English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2002 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
Other Matches
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
loose cargo U باربسته بندی نشده
unclassified U طبقه بندی نشده
non scheduled U زمان بندی نشده
ungrouped U گروه بندی نشده
unscourced wool U پشم درجه بندی نشده
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
coding U صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pagination U صفحه بندی
make-up U صفحه بندی
justification U صفحه بندی
paging U صفحه بندی
justifications U صفحه بندی
linecut U صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
general store U فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
paging rate U سرعت صفحه بندی
demand paging U صفحه بندی تقاضا
repagination U صفحه بندی مجدد
paginate U صفحه بندی کردن
invitations U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
invitation U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
split-screen U صفحه تقسیم بندی شده
demand paging U صفحه بندی مورد نیاز
split screen U صفحه تقسیم بندی شده
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
thrashing U وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
petitioning creditor U مطالب
varia U مطالب گوناگون
antilogy U تناقض مطالب
discussions U تشریح مطالب
discussion U تشریح مطالب
monostylous U یک ستونی
perpendicular U ستونی
columnar U ستونی
monostyle U یک ستونی
dyostyle U دو ستونی
tristylous U سه ستونی
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
refersher course U دوره یاداوری مطالب
front-page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
epitome U خلاصه رئوس مطالب
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
front page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
syllabus U رئوس مطالب برنامه
syllabuses U رئوس مطالب برنامه
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
outline U خلاصه رئوس مطالب
outlined U خلاصه رئوس مطالب
outlines U خلاصه رئوس مطالب
outlining U خلاصه رئوس مطالب
ibm card U کارت 08 ستونی
decastyle U ایوان ده ستونی
trisyly U وضع سه ستونی
hexastyle U ایوان شش ستونی
dodecastyle U دوازده ستونی
double column machine U دستگاه دو ستونی
histogram U نمودار ستونی
trisyly U ساختمان سه ستونی
pentastyle U پنج ستونی
column binary U دودوئی ستونی
column action U عمل ستونی
columnar structure U ساختمان ستونی
column graph U نمودار ستونی
column indicator U نشانگر ستونی
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
column major order U بترتیب ستونی
column binary U دودویی ستونی
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
precis U خلاصه رئوس مطالب تلخیص
recapitulated U رئوس مطالب را دوره کردن
shocker U مطالب مهیج تحریک کننده
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
shockers U مطالب مهیج تحریک کننده
recapitulate U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulating U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را دوره کردن
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
for the rest U اما در باره باقی مطالب
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
octastyle U ایوان هشت ستونی
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
double column miller U دستگاه فرز دو ستونی
bar chart U نمودار سطری یا ستونی
bar coding U علامت گذاری ستونی
column screw press U پرس پیچی ستونی
stacked column chart U جدول ستونی انباشته
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
column text chart U جدول متن ستونی
peripteral U بنای دور ستونی
cora U [سر ستونی در شکل زن جوان]
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
post drilling machine U دستگاه مته ستونی
y punch U سوراخ کارت ستونی .
stacked column graph U نمودار ستونی انباشته
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
pillar box U صندوق پستی ستونی شکل
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
pillar boxes U صندوق پستی ستونی شکل
henostyle U [ستونی بین جرز درگاه]
Giant Order U شیوه غول ستونی [معماری]
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
carolytic U [ستونی با آرایش برگ دار]
carolitic U [ستونی با آرایش برگ دار]
linked pie/column graph U نمودار گرد و ستونی پیوسته
four column friction screw press U پرس اصطکاکی چهار ستونی
knee and column milling machine U دستگاه فرز زانویی و ستونی
journalese U بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
demodulate U از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
bathos U تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
to put a notice up U آگهیی را به تخته ای [ستونی] آویزان کردن
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
incomplete U انجام نشده پر نشده
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ksr U ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
raster U گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
hydraulic ram U تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
conning U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
auto U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
tables U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
portrait U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
cons U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
autos U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1A hero can affect on the people.
1some services are not in full force
1صفحه کلید فارسی
1set the record straight
2مهرآسا
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com